به نام خدا

جناب آقای رییس، اعضای محترم هیئت رییسه و نمایندگان گرامی! در ابتدا و در این مقطع حساس، که بار دیگر ایران باید با وحدت و یکپارچگی ملی بر حقوق شایستهٔ خود در جامعهٔ جهانی صحه گذارد، انتخاب ششمین رییس جمهور کشور عزیزمان را که با حضور پرشور مردم به انجام رسیده از سوی جامعهٔ ایران به مقام معظم رهبری، هم وطنان عزیز، نمایندگان گرانقدر و شخص آقای احمدی نژاد تبریک می گویم و آرزومندم دوران خدمت ایشان با همکاری و تلاش هدفمند همهٔ دست اندرکاران عرصهٔ سیاست، اقتصاد و فرهنگ ایران و کوشش همه جانبهٔ مردم عزیز، گامی بلند و استوار در مسیر اعتلای وطن عزیزمان و توسعهٔ آن باشد.

نمایندگان ارجمند! ایران، این مهد دیرین فرهنگ و تمدن، که در بلندای تاریخ پذیرای جمع کثیری از اقوام و ملل و نحل به ویژه از پهنهٔ آسیای کهن بوده، سرزمینی است با فرهنگ چند لایه. سرزمینی که هم فرهنگ ساز بوده و هم به تنوع فرهنگ ها احترام گذارده است. اما اینک گذشته از همهٔ فراز و نشیب ها و در پی انقلاب بزرگ ایران وظیفهٔ همهٔ ما نه تنها حفظ و تداوم و البته تولید فرهنگ، بلکه ساختن ایرانی آباد و مؤثر در عرصهٔ تمدن جهانی و مسئول در برابر مردم خود و جهانیان است. بدون شک، تأثیر برخاسته از این دغدغه ها بود که سبب شد سند چشم انداز 20 ساله تدوین و به عنوان چشم اندازی قابل تحقق مصوب شود.

همهٔ ما واقفیم که حصول به اهداف این سند و عملیاتی کردن سیاست های کلی برنامهٔ چهارم و اجرای این برنامه و برنامه های آتی بدون ایجاد وحدت ملی بدون یکدلی ملت و دولت و کار مداوم و اژربخش میسر نخواهد بود. بدون کار جمعی و توسعه همه جانبه که آحاد ملت را در جای جای کشور در بر بگیرد، دستیابی به اهداف کلان سند چشم انداز غیرممکن است؛ برای مثال، اگر همهٔ ما با اعتقاد و ایمان بر حق ملتمان در برخورداری از انرژی صلح آمیز هسته ای و دانش و فن آوری آن پای می فشاریم به آن دلیل است که به تدبیر و کیاست رهبر و مسئولان و اراده و ایمان جمیع مردم مستظهریم.

اقلیت های دینی ایران در کنار دیگر اقلیت های قومی بخشی از تنوع فرهنگی زیبای کشور را تشکیل داده و در زندگی اجتماعی ایران نقش ویژه خود را حک کرده اند. حضور آنها قسمتی از سرمایه فرهنگی ایرانیان و جهانیان محسوب می شود. آنان که حضور اقلیت ها و اساساً گروه های مختلف فرهنگی را همچون حواشی جدای از متن می بینند یا اهدافی آنچنانی دنبال می کنند و یا چشم را از تنوع هستی بشری و خلقت خداوندی پوشانیده اند.

دوستان عزیز! تاریخ ایران که مشحون از تعامل فرهنگ ها و تحمل پذیری افکار و آرا بوده از دوران مبارزات انقلابی تا پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی و تمامی تحولات بعدی حضور اقلیت ها و ارامنه را نیز شاهد بوده است. گواه آن صدها شهید و آزادهٔ جنگ تحمیلی اند. ما در کنار برادران و خواهران مسلمان این مرز و بوم هم طعم پیروزی ها و شادکامی ها را چشیده و از مواهب آن برخوردار گشته ایم و هم تلخ کامی ناملایمات روزگار و دشمنی ها را حس کرده ایم.

ما ارامنه که امسال یادبود نودمین سالگرد نسل کشی ارامنه را برگزار کرده ایم، نسل کشی ای که محکومیت آن نمی تواند و نباید صرفاً جنبه ای سیاسی داشته باشد بلکه جلوه ای از عدالت جویی و احترام به حقوق انسانی را بازتاب می دهد، به خوبی هم قدر دوستی و الفت و تساهل را درک می کنیم و هم رنج و الم تعصبات کوردلانه و مردم کش را به فرخنای جان احساس کرده ایم.

اگر انقلاب و تحولات بیست و شش ساله آن را به نوعی عصاره تاریخ این سرزمین و انباشت و انفجار نیروهای سیاسی - اجتماعی این ملت شریف بدانیم، سرمایه ای است که از آنِ همه آحاد ملت است. ما همه چه بسا که نسل ها را در یک نسل و اعصار در یک عصر درنوردیده ایم و بدین سان ندای آزادی و استقلال سر داده ایم. در این فضای مشترک است که اگر به پاره ای نارسایی ها انگشت می گذاریم و راه حل عاجل آنها را می طلبیم از آن است که حقوق خود را نه برتر از حقوق مردم و نه برکنار از امت که در کنار ملت جسته و می جوییم.

من به عنوان نماینده ٔمسیحیان ارمنی جنوب کشور و البته در مقام نماینده ای مسئول در برابر تمام ملت اگر به مسائلی چون تورم و بیکاری، توسعه نیافتگی روستایی، ناکارآمدی اداری و چالش های سیاسی اشاره نمی کنم، از آن روست که ارامنه نیز جدای از دیگر مردم نیستند و مشکلات کشور را آنان همچون دیگر هم وطنان عزیز لمس می کنند.

یکدلی و همدلی ارامنه و اساساً اقلیت های دینی با هم وطنان مسلمان در سطوح مختلف اجتماعی به گونه ای بوده که بر همگان آشکار است. در حیطه روابط اجتماعی با تکیه بر سرمایه اجتماعی جامعه ایرانی بسیاری از مسائل با رفتار اخلاقی و حسن سلوک مسلمان و غیر مسلمان حل می شود، لیکن اگرچه رویکرد اخلاقی و رفتار رأفت آمیز و مهربانانه در ذات ادیان توحیدی و مومنان به آنهاست و مورد استقبال آدمی از هر نژاد، دین و ملیت است، اما در مقیاس کلان تر اجتماعی و نهادی همانا رفتار عادلانه و منصفانه است که مورد تقاضا قرار می گیرد. زیرا پس از اخلاقیات، عدالت، قانون مداری و قانونمندی است که ملاط اعتماد و آرامش و ژبات اجتماعی و کارآمدی است.

همکاران و نمایندگان ارجمند! اگر در روابط فرد با فرد لحاظ کردن امر اخلاقی، لطف برخاسته از اعتقاد دینی مقبول و ممدوح است و به تقریب دل ها می انجامد، ولی در امور اجتماعی و عمومی و حیات سیاسی و حقوقی، انسان تمایل دارد تا راه حل مسائل و اساساً نگاه حاکمان، قدرت های اجتماعی و اکثریت را نگاه مسئولانه و عادلانه ببیند. عدل و انصاف دو طرف را از بادی امر در مقام برابر و فارغ از زوائد و حواشی قرار می دهد و به تبع روحیه مشارکت اجتماعی را توسعه می دهد و کار همگانی معطوف به اهداف اساسی جامعه را ممکن می سازد.

اگر مقام معظم رهبری سال جاری را سال مشارکت عمومی و همبستگی ملی خوانده اند در سایهٔ توضیح بالا، بعد دیگری از این شعار را می توان دریافت.

در سنوات اخیر مشارکت بسیاری در امور فرهنگی و آموزشی و حقوقی حل شده اند. نا برابری دیه مسلمان و غیر مسلمان به ابتکار مسئولان و تدبیر مقام معظم رهبری حل شده است که بسیار جای تشکر و سپاسگزاری دارد. همچنین گامی نو در جهت استخدام معلمان و دبیران برای مدارس اقلیت ها برداشته شده است. در بودجهٔ سال جاری هم برای اولین بار در ردیفی به اقلیت های دینی و هزینه های روبه افزایش آنان پرداخته شده که شایان قدردانی جدی از دولت و مساعدت مجلس محترم است. اما مواردی چند شایستهٔ تأکید مجدداند که نیازمند گره گشایی یا تسریع در امور هستند:

1- با دوراندیشی دولت و نظام و همکاری مجلس محترم، مادهٔٔ 120 قانون برنامهٔ چهارم که به تشکیل شورای سیاست گذاری مسائل اقلیت های دینی اشعار دارد مصوب گشته که لازم است دولت محترم آینده هر چه زودتر در خصوص آغاز روند شکل گیری و تصویب این شورا همت گمارد.

2- بسیاری از مشکلات به اجرای رویه ها و یا در واقع به نبود رویه های اجرایی امور و سیاست ها باز می گردد. این مسئله به ویژه در برخورد با مسایل اقلیت ها در حوزه های آموزشی، فرهنگی و حقوقی جدی تر است و غالباً توأم با سهل انگاری و سرسری نگری و یا پرهیز از روالمندسازی و مکتوب کردن رویه ها که به گریز از پاسخ گویی و شفاف سازی باز می گردد. باید تأکید کنم در دههٔ سوم انقلاب دیگر در شأن انقلاب اسلامی و رسالت هایش نیست که رویکردهایی این چنینی به مسائل داشته باشد.

3- دو مشکل حقوقی اساسی نیز همچنان پابرجاست: یکی اصلاح مادهٔ 881 مکرر قانون مدنی در خصوص ارث بری اقلیت های دینی و دیگر مسئله قصاص که در مورد اخیر باید تشکرات قلبی خود را از توجه جدی حضرت آیت اللّه صانعی اعلام دارم و همچنین از بذل توجه ریاست محترم قوه قضائیه، جناب آیت اللّه شاهرودی، که قول بررسی و مساعدت داده اند سپاسگزاری کنم.

بی تردید حل مشکلات پیش گفته بدون همراهی مجلس گرانقدر و نمایندگان مردمی آن ممکن نخواهد بود که در اینجا دست یاری آنان را نیز می طلبیم و می فشاریم.