1 . یکی از موضوعات و اموری که جامعه ارامنه همواره با آن سر و کار دارد میراث فرهنگی و حفظ هویت فرهنگی ارمنی موجود در ابنیه و آثار تاریخی است. به نظر شما سازمان میراث فرهنگی در این راستا چگونه با جامعه ارامنه اصفهان تعامل داشته است؟

به نام خدا. سازمان میراث فرهنگی بنا به رسالتی که داشته و دارد همواره در ارتباط مستمر با جامعه ارامنه به خصوص شورای خلیفه گری ارامنه اصفهان و جنوب ایران بوده است. همانگونه که از سوال بر می آید بحث حفظ هویت فرهنگی که نمود بارز آن در آثار تاریخی و ابنیه و آثار معماری مشهود است، از دغدغه های جدی جامعه ارامنه به خصوص شورای خلیفه گری است و همان طور که عرض کردم سازمان میراث فرهنگی ارتباط موءثر و سازنده ای در این زمینه داشته است. حتی بر حفظ و مرمت برخی از آثار نظارت مستقیم و مساعدت لازم را معمول داشته که جای تشکر دارد، به خصوص نگاه خاص و ویژه ای که جناب آقای مصلحی رئیس کل سازمان در این خصوص دارند. اما یکی از بحث های مهم اهمیت گردشگری خود جلفا و میراث فرهنگی ارامنه اصفهان است، که طبیعتاً همچنان که مورد توجه بوده هنوز جای کار بسیاری در این زمینه هست.    

2. به نظر شما کاستی ها یا مسائلی وجود دارد که نیاز به تغییر رویکرد یا مدیریت در آن لازم باشد؟

همچنان که عرض کردم یکی از کاستی ها توجه بیشتر به گردشگری می تواند باشد. اما به طور خاص در حوزه میراث فرهنگی، متاسفانه این ذهنیت و فرهنگ در جامعه ما جا افتاده که وقتی بحث از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی می شود در بدو امر توجه مردم به ساختمان ها و آثار تاریخی و به خصوص به ساختمان هایی که مالکین شان مردم عادی هستند و احیاناً می تواند واجد ویژگی های خاص تاریخی و هنری باشد معطوف می گردد. متاسفانه همین امر باعث سوءتفاهم هایی می شود. واقعیت امر این است که به اعتراف خود رئیس سازمان میراث فرهنگی و معاون محترم رئیس جمهور آقای دکتر سلطانی فر، ما در کشور چیزی حدود یا بیش از یک میلیون اثر تاریخی داریم که واجد ویژگی های خاصی هستند که عملا حول و حوش سی هزار از آنها را توانسته ایم ثبت کنیم. مشکلی که پیش می آید این است که سازمان میراث فرهنگی هر چه سریعتر باید در خصوص شناسایی این آثار مساعدت کند. اما مهمتر از آن این است که، در مورد آثاری که به علت وجود کاستی های جدی  در نیروی انسانی و منابع مالی نمی شود آنها را حفظ کرد، ما باید سعی کنیم جامعه را آرام کنیم و واقعا روی الویتهای جدی و درجه بندی اهمیت هایی که قائل هستیم تاکید داشته باشیم.

3. از مباحثی که در این اواخر مطرح شده و برخی خبرگزاری ها و سایت ها خبری هم به آن پرداخته اند بحث حفظ منزل مسکونی مرحوم لئون میناسیان است در این مورد چه اطلاعاتی دارید و نظر شما چیست؟

بله من هم در خصوص منزل مرحوم میناسیان بعضی اخبار را دیده ام. واقعیت این است که فکر می کنم اینجا یک سوءتفاهمی پیش آمده. باید توجه داشت که اگرچه حفظ منازلی که فرهیخته گان و بزرگان فرهنگی کشور در آن زندگی کرده اند در جای خود با اهمیت است، اما واقعیت این است که با توجه به جواب سوال بالا اگر میراث فرهنگی در این حوزه بخواهد با همان شدت و حدتی که در بحث آثار تاریخی وارد می شود عمل کند، شاید آن یک میلیون آثار تاریخی چیزی حول و حوش یک میلیون و دویست یا سیصد هزار بشود و ما می دانیم که هیچ کدام از منابع کشور عملا توان مدیریت چنین آثاری را نخواهند داشت. گذشته از برخی منازل مسکونی بعضی از بزرگان حوزه فرهنگ که خود آن منزل واجد ارزش خاصی هستند، منزل مرحوم میناسیان در 50-60 سال اخیر محل سکونت ایشان بوده و قدمت آن به عهد پهلوی بر می گردد. منزل مذکور ساختمانی است که ویژگی معماری خاصی ندارد و بخشی از آن را حتی خانواده آن مرحوم بعد از سکونت در محل مورد ذکر خریداری کرده و به زمین اصلی ملحق کرده اند. بنابراین این منزل مسکونی بر خلاف شایعات و اطلاعات غلطی که منتشر شده واقعاً واجد ارزش تاریخی خاصی نیست به جز اینکه از برکت حضور مرحوم میناسیان برخوردار بوده است . تا آنجایی هم که اطلاع دارم شورای خلیفه گری ارامنه اصفهان و جنوب ایران نیز برنامه خاصی در  این خصوص ندارد  به جز آنکه آثار و محل های دیگری را مثل کتابخانه و یا جای دیگری در سیستم اداری خودمان به نام آن مرحوم نامگذاری کند. و همانطور که کارشناسان هم نظر داده اند خود منزل مسکونی ویژگی خاصی ندارد که دچار سوءتفاهم بشویم و خدای ناکرده بخواهیم سازمان میراث فرهنگی را در برابر کار انجام شده قرار دهیم و بهتر است که از چنین مباحثی پرهیز کنیم.

 

خبرنگار روزنامه آلیک –اصفهان

خرداد 1393