وودرو ویلسون رهبری سیاسی ایالات متحده امریکا را در برهه قهرآمیزی از زمان بر عهده داشت (از 1913 تا 1921م.) زمانی که در بهبوهه جنگ اول جهانی شاهد تغییر سیاستهای کلی و سقوط امپراتوری ها و پیدایش و شکل گیری کشورهای جدید، جهان را بسوی نگرشی نو و فهم و همیاری متقابل پیش می برد. بی شک تحصیلات عالیه و نقش دکترای حقوق رئیس جمهور ایالات متحده در راستای پرورش و بالا بردن درک سیاسی ملتها برای حق تعیین سرنوشت کشور خویش غیر قابل انکار است که در نتیجه منجر به شکل گیری جامعه ملل و سپس تشکیل سازمان ملل متحد گردید.

حدود 9 دهه پیش در 8 ژوئیه 1918م. رئیس جمهور وقت ایالات متحده امریکا وودرو ویلسون در نشستی مشترک با کنگره بیانیه پیشنهادی خود را اعلام کرد که در تاریخ سیاسی به «بیانیه 14 ماده ای وودرو ویلسون»  معروف است و نام رسمی آن بدین شرح است: «بیانیه خطاب به کنگره، شرح اهداف جنگ و شرایط صلح ایالات متحده». این بیانیه که تا به امروز جزء اسناد کلیدی سیاست خارجی ایالات متحده امریکا محسوب می شود، دیدگاهها و مسئولیتهای بلادرنگ پس از جنگ را برای دولتمردان بلندپایه و سیاست خارجی ایالات متحده امریکا را اعلام می کند.

ماده 12 آن مستقیما" بر آینده ارامنه و تشکیل جمهوری ارمنستان اشاره دارد و صراحتا" بر حق زندگی آزاد و حق تعیین سرنوشت اقوام ساکن غیر ترک در امپراطوری عثمانی و بالاخص ارامنه، تأکید می نماید. ماده 12 این بیانیه اشعار می دارد: «الزام ایجاد حکومت ایمن برای قسمتهای ترک امپراتوری عثمانی فعلی و ایجاد امنیت جانی و همچنین زمینه های پیشرفت و توسعه خودمختار و مستقل برای سایر اقوام غیرترک تحت سلطه امپراتوری عثمانی و آزادی تردد در تنگه داردانل و رفت و آمد کشتیهای تجاری برای همه کشورهای جهان با قید تضمین های بین المللی».

گرچه در بیانیه ویلسون به کشور خاصی اشاره نشده است، ولی بدون شک برخی از نکات رئیس جمهور ایالات متحده به ارمنستان نیز مربوط می گردد. وودرو ویلسون در تاریخهای 4، 5 و 7 ژوئیه 1918م. با مشاور خود سرهنگ ادوارد هاوز  بر روی این اعلامیه کار کرده است که گواهی این موضوع، ثبت آن در دفتر خاطرات مشاور ویلسون می باشد.

سرهنگ هاوز در 7 ژوئیه 1918م. در دفتر خاطراتش می نویسد: «هنگامی که ماده مربوط به ترکیه مکتوب گشت، رئیس جمهور فکر کردند که تمامی بخشها باید مشخصا" و بطور قطعی تعیین شود. ارمنستان، بین النهرین، سوریه و دیگر مناطق باید با اسامی خود اشاره شوند، اما من موافق نبودم و بر این باور بودم که آنچه نوشته شده است، برای نشان دادن آن کفایت می کند و در نهایت همه چیز همانگونه که قبلا"  تدوین شده بود، بدون تغییر باقی ماند».

در تائید و تکمیل ادعای فوق باید اشاره کرد بر تحلیل رسمی این بیانیه  در30 اکتبر 1918 که با حضور مقامات بلندپایه ایالات متحده در جلسه صلح پاریس، رئیس جمهور ایالات متحده با نگاهی بر بیانیه خود و تمرکز بر ماده 12، دیدگاههای خود درباره آینده ترکیه و موضع گیری اولیه درباره ارمنستان را بدین ترتیب اعلام می کند: «باید بندرگاهی در ساحل دریای مدیترانه برای ارمنستان در نظر گرفته و نیروهای پشتیبان آن مشخص گردد. با وجودی که فرانسه می تواند آن نقش را برای ارامنه ایفا کند، اما ارامنه بریتانیای کبیر را در اولویت قرار داده اند».

با تحلیل توصیه رئیس جمهور، سرهنگ هاوز که خود عضو رسمی و رئیس هیأت بلندپایه رسمی ایالات متحده امریکا در جلسه صلح پاریس بود، می نویسد: «هدف رئیس جمهور امریکا در خاور نزدیک این بود که کنترل بین المللی قسطنطیه برقرار شود و آناتولی را به ترکها داده و ارمنستانی مستقل ایجاد گردد».

با هدف رهانیدن ارامنه از سلطه ترکها، رئیس جمهور ویلسون در نامه 26 دسامبر 1918 خطاب به پاپ اعظم بندیکوس پانزدهم تأکید می کند: «به شما اطمینان می دهم نه تنها از طرف خود بلکه از طرف تمامی مردم ایالات متحده امریکا صحبت می کنم که کشتار و زجر هیچ ملتی به اندازه کشتار ارامنه عمق روح مردم امریکا را به این حد به درد نیاورده است. مطمئنا" از خواسته های اولیه من خواهد شد که در حد توانایی خود در راستای در امان نگه داشتن آن ملت ستم دیده و زجرکشیده و آزادی کامل آن از یوغ بی عدالتی و احقاق حقوق آن تلاش کنم».

رئیس جمهور ایالات متحده در خطابه ای دیگر در 23 سپتامبر 1919 بطور قطعی اعلام می دارد: «ارمنستان از آن دسته کشورهایی است که باید تحت پوشش جامعه ملل قرار گیرد. ترکیه را باید از حکومت بر آن منع نمود. ملتهای مسیحی نه تنها باید اجازه کمک به ارمنستان را داشته باشند، بلکه باید اجازه حمایت از آن را نیز داشته باشند». در همان خطابه رئیس جمهور ویلسون با شهادت دادن به کشتار ارامنه در ترکیه، به وضوح دولت ترکیه را متهم می سازد: «دولت ترکیه باید اعتراف کند که هیچ اقدامی برای جلوگیری از این کشتار وحشتناک که آن کشور را به گورستان تبدیل کرده است، انجام نداده است».

لازم به ذکر است که ترکیه اصول وودرو ویلسون را مطلقا" بعنوان اساس مذاکرات صلح می پذیرد. دولت عثمانی در نامه رسمی آتش بس 14 اکتبر 1918 صراحتا" اعلام کرده است: «خود دولت امپراتوری عثمانی بیانیه ای را که در 8 ژوئیه 1918 از طرف رئیس جمهور ایالات متحده امریکا به کنگره اعلام شده است را به عنوان پایه مذاکرات صلح می پذیرد».  منحصرا" با در نظر داشتن این الزام، ایالات متحده امریکا در راستای پایان بخشیدن عملیات نظامی علیه ترکیه در 30 اکتبر 1918، در امضای پیمان آتش بس مودروس بین دولت ترکیه و نیروهای متفقین نقش میانجی را ایفا نمود.

آرا پاپیان

 

منبع: سایت www.hyeli.com