" https://www.imna.ir "

 


وقتی تاریخ، هنر و انسان‌دوستی در یک شهر هم‌خانه می‌شوند، اصهان نام می‌گیرد؛ شهری که از جلفا تا جویباره، به احترام تفاوت‌ها ایستاده است. در اصفهان، تنوع یک جاذبه گردشگری نیست، یک سبک زندگی است؛ شهری که هم‌زیستی را نه فقط آموخته که آفرینش کرده است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، اصفهان، شهر نصف جهان، نه‌فقط به‌دلیل جاذبه‌های تاریخی و معماری بی‌نظیرش بلکه به‌خاطر تنوع فرهنگی و قومیتی خود نیز شهرت دارد؛ این شهر که در دوران صفویه به عنوان پایتخت ایران انتخاب شد، با سیاست‌های شاه عباس اول محل همزیستی اقوام مختلف از سراسر ایران و جهان شد.

ارامنه، گرجی‌ها، یهودیان، زرتشتیان و مسلمانان در کنار هم زندگی کردند و هر کدام سهمی در شکوفایی اقتصادی، فرهنگی و هنری این شهر ایفا کردند؛ این ترکیب فرهنگی متنوع امروز نه‌فقط هویت اصفهان را شکل داده بلکه به یکی از جذاب‌ترین جاذبه‌های گردشگری آن تبدیل شده است، جایی که کلیساهای تاریخی در کنار مساجد باشکوه، کنیسه‌ها و بازارهای چندقومیتی، نمادهایی از صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز ادیان و فرهنگ‌هاست.

اصفهان همچنان با این تنوع فرهنگی به‌عنوان یک مقصد گردشگری جذاب و منحصر به فرد در دنیا شناخته می‌شود، جایی که گردشگران با هر پیشینه‌ای می‌توانند با فرهنگ‌های مختلف در هماهنگی و احترام به هم آشنا شوند.

در همین راستا لیلا میرقدر کارشناس حوزه گردشگری اظهار می‌کند: همزیستی اقوام در اصفهان به دوران‌های کهن، به‌ویژه دوره صفویه بازمی‌گردد. زمانی که شاه عباس اول این شهر را پایتخت ایران کرد، برای تقویت اقتصاد و فرهنگ، اقوام مختلفی از جمله ارامنه، گرجی‌ها، یهودیان، زرتشتیان و مسلمانان از نقاط مختلف ایران و حتی خارج از کشور به اصفهان دعوت کرد؛ دلیل این سیاست، تقویت تجارت، توسعه هنر و صنایع دستی و همچنین استفاده از تخصص اقوام مختلف در مدیریت شهری و اقتصادی بود.

وی ادامه می‌دهد: زرتشتیان قبل از اسلام در این خطه نیز حضور داشتند و پس از آن‌ها، یهودیان، قدیمی‌ترین اقوامی هستند که پس از حملات مکرر رومیان و بابلیان از بیت‌المقدس به اصفهان کوچ کردند و محله یهودیه یا جویباره اصفهان را بنا نهادند.

کارشناس گردشگری تصریح می‌کند: مصداق روشن این همزیستی، محله جلفا در اصفهان است که در زمان شاه عباس اول برای اسکان ارامنه ساخته شد. در این محله، کلیساهای تاریخی مانند کلیسای وانک قرار دارد؛ همچنین بازارهای چندقومی، مدارس و نهادهای فرهنگی و مذهبی گوناگون در اصفهان، نمادهایی از این تنوع و همزیستی هستند.

 

شهری برای همه

 

همزیستی اقوام باعث تقویت انسجام اجتماعی، پویایی اقتصادی و ارتقا چهره بین‌المللی شهر می‌شود

 

وی با اشاره به رونق گردشگری می‌افزاید: تنوع فرهنگی و قومی در اصفهان یکی از جاذبه‌های گردشگری آن است؛ گردشگران خارجی و داخلی از دیدن همزیستی صلح‌آمیز ادیان و فرهنگ‌های گوناگون، مانند کلیساها، کنیسه‌ها، مساجد تاریخی و سبک‌های مختلف معماری در کنار هم شگفت‌زده می‌شوند و همین امر باعث شده اصفهان به عنوان نماد «جهان‌شهر» در نظر گرفته شود و گردشگری فرهنگی و مذهبی در آن رونق چشمگیری داشته باشد.

میرقدر با بیان اینکه اصفهان را می‌توان به عنوان مقصد گردشگری گتو نیز معرفی کرد، می‌گوید: در شهرها یا مناطق دیگر به محله‌ای که ساکنان آن غالباً از یک قوم یا از یک مذهب باشند، گِتو ( Ghetto ) گفته می‌شود؛ و شهر اصفهان و محله جلفا یکی از مناطقی است که پتانسیل توسعه گردشگری گتو را دارد.

وی اظهار می‌کند: مسالمت اصفهان با لهستان به خاطر پذیرایی قابل توجه اصفهانی‌ها از کودکان لهستانی پس از جنگ جهانی دوم نمونه دیگر مسالمت و همزیستی اصفهان با دیگر اقوام است به گونه‌ای که به اصفهان لقب شهر کودکان لهستاتی دادند و سال گذشته سفیر لهستان دقیقاً در چنین روزی در اصفهان از این کتاب رونمایی کرد.

کارشناس گردشگری ادامه می‌دهد: همزیستی اقوام باعث تقویت انسجام اجتماعی، کاهش تنش‌های قومی و مذهبی و افزایش سرمایه اجتماعی در شهر می‌شود. از نظر مدیریت شهری نیز وجود تنوع فرهنگی به مسئولان کمک می‌کند تا با استفاده از ظرفیت‌های هر گروه، سیاست‌گذاری‌های جامع‌تری انجام دهند؛ همچنین این همزیستی موجب پویایی اقتصادی، تنوع در خدمات شهری، آموزش چندفرهنگی و ارتقا چهره بین‌المللی شهر می‌شود.

 

شهری برای همه

 

اصفهان را نیمه خوانند در جهان صد جهان من دیدم در اصفهان

 

همچنین در ادامه نادر گیویان‌پور کارشناس گردشگری با بیان اینکه اصفهان شهر ادیان و اقوام است، اظهار می‌کند: از دیرباز اصفهان به‌عنوان گذرگاه اصلی تجارت و آمد و شدهای گوناگون جهان بوده است. راه ابریشم جاده‌ای که از شرق آسیا و چین به امپراتوری فارس و پس از آن به سمت عثمانی و اروپا با پیمودن هشت هزار کیلومتر از میان میلیون‌ها فرهنگ و اقوام متنوع سپری کرده که با تزریق و تلاقی تفکر ملل در شهر اصفهان، قلب این شریان جهانی به ایجاد کاروانسراها و تیمچه‌های تجاری محلی برای بارانداز یا توقفگاه تجار و بازرگانان پرچم دار را رقم زده است.

وی ادامه می‌دهد: حدود قرن ۸ هجری قمری رشد چشمگیر اقتصادی و بازرگانی اصفهان در دنیای تجارت سر بر آورد، بعدتر علاوه بر رونق اقتصادی کالاهای بومی و کشاورزی با حضور صفویان استقبال گسترده از بازرگانان خارجی و کهن سرزمین‌های جهان در مرکز ایران یعنی پایتخت فرهنگ و تمدن شکل جدی‌تری گرفت.

کارشناس گردشگری تصریح می‌کند: این ارتباط تجاری و منافع مشترک سنگ بنای تعادل بخشی اقوام و اقشار گوناگون در محلات شهر اصفهان شد؛ از طرفی برخی جنگ‌های اطراف ایران باعث حضور اقوام دیگر به این سرزمین با اقلیم سازگار برای طبع‌های متفاوت را مهیا ساخت. همچنین اصفهان در طول تاریخ به عنوان شهری زیست پذیر و با سازگاری بالا به دلیل مردم اصیل و پرتحرک خود روی گشاده برای همزیستی با دیگران بوده است.

وی می‌افزاید: کوچ بزرگ ارامنه جلفا به دستور شاه عباس به اصفهان و سکونت آنها باعث شد به مرور تعامل بین هسته مرکزی شهر و ارامنه یک زیست مذهبی منحصر به فرد را در شمال و جنوب شهر آن زمان در سال ۱۰۱۳ قمری رقم بزند. ارتباط دو قشر کاملاً متفاوت از لحاظ فرهنگ، دین، زبان و حتی روش‌های اقتصاد و کسب و کارهای متنوع آنها سبک زندگی شهر را بیش از پیش تغییر داد و علی رغم اسلامی بودن بسیار شدید مردم اصفهان در پذیرش مردم ارامنه رغبتی فراتر از دستور حاکمیت در شهر جاری شد، یهودیان نیز که بسیار قبل‌تر در اصفهان حضور داشتند و ارتباطات بین‌المللی آنها نقش مؤثر در زندگانی، بافت و معماری شهر را ایجاد کرده بود و در جهانی بودن اصفهان نیز نقش بسزایی داشت.

گیویان پور می‌گوید: بی دلیل نیست که در وصف عظمت این دیار و زیبایی‌های تاریخی طبیعی و هنری آن استاد جلال همایی شهر را با مضمون بزرگی‌اش اینگونه وصف می‌کند که: اصفهان را نیمه خوانند در، جهان صد جهان من دیدم در اصفهان… این سروده با تاکید بر صد جهان نمادی از بزرگی، همزیستی و تکثر اقوام و آثار شهر است، تعدد عقاید، علما، فلاسفه، تجار و هنروران که همگی در طول زمان صاحب مکاتب جهانی شده‌اند به علت درک درست از عالم هستی و رسیدن از کثرت به وحدت است.

 

شهری برای همه

 

اصفهانی‌ها در ذات خود نشاط دارند

 

وی اظهار می‌کند: اصفهان شهری است که از لحاظ شهرسازی و شکل‌گیری هویت آن به یکپارچگی و ترکّب که از مسائل و دیدگاه‌های مهم عرفانی و فلسفی است نیل پیدا کرده است؛ این پذیرش نقص و ضعف در بنیان شهر قدمی بزرگ برای رسیدن به وحدانیت و اوصاف کمال است. کمال‌گرایی در شهر به معنای دربرگرفتن آحاد افکار، عقاید و نظرات متفاوتی است که در یک زیست متعادل هم راستا و بی چالش است.

کارشناس گردشگری ادامه می‌دهد: فارغ از دیدگاه‌های فلسفی اصفهان، شرایط اقلیمی خاص و پهنه دشت این شهر از منظر علم برنامه‌ریزی شهری موقعیت بسیار ارزشمند را برای ایجاد جذابیت و علاقه نشان دادن هر قومی در ذات وجودی شهر دارد. جغرافیای اصفهان با قرارگیری در مرکزیت ایران و شکل‌گیری مهارت‌های سازگار با محیط زیست طراحی باغ‌های ایرانی در کالبد شهر اصفهان آرامش و آسایش که شاخص‌ها و فاکتورهای کیفیت زندگی انسانی در شهر است را به صورت ناخودآگاه ایجاد کرده و این شکل از شهرسازی باعث گسترش امنیت عمومی چه برای ساکنین اصیل در محلات قدیمی بوده است و چه برای اقوام جدید که به این شهر مهاجرت کرده‌اند را به دنبال داشته است.

وی تصریح می‌کند: هرچند در دهه‌های اخیر مهاجرت‌ها با پایه اشتغال و کسب و کار به شهر و استان اصفهان بارگذاری جمعیت را بیش از ظرفیت زیرساخت‌ها شدت داده است اما باز هم شکل‌گیری محلات از اقوام ترک، لر، عرب، بلوچ، گرج و حتی مهاجران غیرایرانی از کشورهای همسایه نشانگر پذیرش بی‌چون و چرای اقوام بوده و چه بسا فرآیند جهانی شدن اصفهان را عیان می‌کند.

گیویان پور می‌افزاید: اصفهان چه به عنوان شهر و چه در سطح استان اقوام بسیاری دارد که نقش اثرگذار را در آئین‌ها و رسوم بومی به نمایش می‌گذارند؛ عزاداری‌ها با گونه‌های انحصاری در مناطق عرب نشین‌ها، پوشش‌ها و تجمعات اقوام بختیاری مهربان اصفهان در نوروزگاه‌ها یا برگزاری جشن‌هایی همچون آبپاشان ارامنه همگی از نمونه جذابیت‌های آثار ناملموس شهر است که شناخت این رویدادها به عنوان گران‌گاه تقویت گردشگری و خلق جایگاه خاص با انتقال پیام صلح برای جهانیان و گردشگران است و برند شهری اصفهان را در مقایسه با دیگر شهرهای گردشگرپذیر جهان همچون پاریس، قاهره، استانبول، سنگاپور، کوالالامپور و… به شهرت بیشتری می‌رساند.

وی می‌گوید: لهجه‌ها و گویش‌های متنوع و جالب در مناطق مختلف از اقوام نوعی جاذبه فرهنگی و گردشگری ایجاد می‌کند و همچنین حضور اقوام عرب و بلوچ در محدوده حرم زینبیه اصفهان فرصتی طلایی برای تبادل فرهنگی و اقتصادی با دنیای اسلام در قالب قطب گردشگری مذهبی می‌تواند باشد و حجم بالایی از زائرین را عنوان زیارت کننده در پی داشته باشد که این امر باعث افزایش خلق ثروت و همچنین ارزآوری در آن منطقه و کل شهر خواهد شد.

کارشناس گردشگری اظهار می‌کند: برگزاری آئین‌های سنتی، هنری، ادبی، موسیقی و ورزشی اقوام در مرکز شهر یا فضاهای سبز و محلی محوری خواهد بود تا ماندگاری مسافران ضریب بیشتری را به خود اختصاص دهد. اصفهانی‌ها در ذات خود نشاط و طرب و بذله‌گویی دارند که از پس این روحیه، علاقمندی به تعاملات اجتماعی توسط فرهنگ عامه اصفهان نشانه گرفته شده و نقطه قوای برای همزیستی عمومی و تاکید بر زیست شبانه با ایجاد ارزش افزوده‌ای به شهر و گردشگران خواهد داد.

گیویان پور یادآوری می‌کند: طراحی و ساخت نمادهای اقوام به عنوان نمادهای هویت ساز محلی نیز نه تنها در جلوه بصری شهر به مثابه شناسنامه دار کردن محلات است، بلکه به تلطیف رابطه قومیت‌ها و چشم‌انداز توسعه گردشگری اثر مویرگی خواهد بود.

به گزارش ایمنا، اصفهان فقط یک شهر نیست روایت زنده‌ای است از آن‌چه در جهان امروز نایاب شده است «هم‌زیستی واقعی در دل تفاوت‌ها…»؛ در روزگاری که بسیاری از ملت‌ها در جست‌وجوی پل‌هایی در میان فرهنگ‌ها و ادیان‌اند، اصفهان قرن‌ها پیش بنای این پل‌ها را نهاده‌اند. با معماری‌های که تنوع را می‌پذیرند، با محله‌هایی که صداهای گوناگون را به یک سمفونی بدل می‌کنند، و با مردمانی که از تفاوت‌ها آموخته‌اند، معنی بسازند نه مرز. شاید راز ماندگاری همین باشد: شهری که به جای حذف دیگری، جای او را در دل خود باز کرده است.

شاید رمز جهانی شدن اصفهان نه در کاشی‌های فیروزه‌ای‌اش باشد، نه در میدان نقش‌جهان و نه حتی در آوازه‌ی هنر و معماری‌اش؛ بلکه در قاب نادری از هم‌نوازی تمدن‌هاست که بی‌هیاهو در زندگی روزمره مردم جاری است. این شهر با آغوشی گشوده برای مهاجران، اقلیت‌ها و فرهنگ‌های متنوع، ثابت کرده‌اند که «جهانی بودن» نه یک شعار توریستی، که یک شیوه زندگی است. اصفهان به ما یادآوری می‌کند که وحدت، درست از دل تفاوت معنا پیدا می‌کند؛ همان‌طور که هزار نقش بر یک فرش دست‌بافت ایرانی، داستانی یکپارچه را روایت می‌کنند.